حریم خصوصی - آزادی های مدنی مشروع- دکتر حسام رحیمی

1403/9/14 12:01

حریم خصوصی - آزادی های مدنی مشروع- دکتر حسام رحیمی

        حریم خصوصی - آزادی های مدنی مشروع

دکتر حسام رحیمی 

با آنكه واژه «حريم خصوصي» در زبان محاوره و نيز در مباحث فلسفي، سياسي و حقوقي مكرر استعمال مي شود ولي هنوز تعريف يا تحليل واحدي از اين اصطلاح ارائه نشده است . مفهوم حريم خصوصي ريشه هاي عميقي در مباحث انسان شناختي و جامعه شناختي و میزان ارزش آن  در فرهنگ هاي مختلف دارد. 

حريم خصوصي، از موضوعات بنيادين حقوق بشري و يکي از مفاهيم نظام هاي حقوقي توسعه يافته است که ارتباط بسيار نزديکي با کرامت انسان ها دارد، بنابراين پشتيباني و حمايت از شخصيت افراد و حقوق شهروندان، نيازمند حمايت از حريم خصوصي است. در نظام حقوقي ايران، حريم خصوصي به صورت مشخص و معنون حمايت نشده و در واقع، موضع حقوق موضوعه ايران در مواجهه با حريم خصوصي، تحويل گرايانه است. حقوق و آزادي ها به منزله حريم خصوصي به طور ضمني و در ميان ساير قواعد حقوقي، به طور ناقص، مورد حمايت قرار گرفته اند. قانون اساسي، قانون مجازات اسلامي، قانون آيين دادرسي کيفري، قانون آزادي اطلاعات، قوانين و مقررات مربوطه به ارتباطات پستي، تلفني و قانون مطبوعات در زمره قوانين و مقرراتي هستند که گاه ضمني و گاه صريحا از برخي مصاديق حريم خصوصي حمايت کرده اند. البته برخلاف قوانين اساسي کشورهايي که از حريم خصوصي به صورت مشخص و در قالب اصل يا اصول خاصي حمايت کرده اند، در قانون اساسي ايران متن خاصي که از حريم خصوصي، تحت اين عنوان حمايت کرده باشد، وجود ندارد.

به طور كلي « حريم خصوصي» يك مفهوم سيال است كه معانی مختلفی از جمله آزادي انديشه ، كنترل بر جسم خود،  كنترل بر اطلاعات راجع به خود، آزادي از نظارت هاي ديگران، خلوت و تنهايي ، حمايت از حيثيت و اعتبار و حمايت در برابر تفتيش ها و تجسس ها را شامل مي شود . 

   دشواري تعريف حريم خصوصي و تعيين چارچوب ماهوي و صوري آن سبب شده است كه برخي نظريه پردازان ، هويت مستقلي  براي آن قايل نشده و حمايت از  آنچه را كه به حريم خصوصي موسوم شده به ديگر حقوق تثبيت شده، احاله دهند. بنابراين امروزه دو رويكرد مختلف در مورد هويت استقلالي حريم خصوصي وجود دارد: 

1- برخي علما با يك نگاه شكاكانه و انتقادي حريم خصوصي را مورد مطالعه قرارداده اند . مهم ترين ادعاي اين افراد آن است كه حقي نسبت به حريم خصوصي وجودندارد و حريم خصوصي چيز تازه اي نيست و مطلب خاصي هم نمي گويد زيرا ، هر نفعي را كه به عنوان نفع حاصل از حريم خصوصي مورد حمايت واقع شده است مي توان در قالب نفع ها يا حق های دیگر مورد حمايت قرار داد؛ مثلا حق مالكيت ویا حق بر امنيت جسمي. از اين گروه به « تحويل گرايان » ياد مي شود . 

2- در مقابل ، بسياري از نظريه پردازان بر اين باورند كه حريم خصوصي في نفسه يك مفهوم با ارزش و با معناست . مناقشه هاي فلسفي اينان دربارة تعريف حريم خصوصي در نيمة دوم قرن بيستم برجسته شده و عميقاً از تحولاتي كه در عرصة حمايت حقوقي و قانوني از حريم خصوصي صورت گرفته متأثر شده است . برخي براي دفاع از حريم  خصوصي، بر كنترل اطلاعات راجع به افراد  تأكيد كرده اند ، برخي ديگر مفهوم حريم خصوصي را موسع در نظر گرفته و از آن به عنوان دفاع ازكرامت انساني حمايت مي كنند ، برخي آن را براي حفظ صميميت ضروری دانسته اند. ساير مفسرين به اين دليل از حریم خصوصی دفاع كرده اند كه آن را براي شكوفايي روابط گوناگون  بين اشخاص ضروري مي بيننديا آن را به عنوان معیاری دانسته اند كه به انسان توانايي        مي بخشد تا دسترسي ديگران به خود را كنترل كند ( گويسن در 1980 و آلن در 1988) يا آن را نه تنها به عنوان وسيله كنترل دسترسي ديگران بلكه وسيله تعالي بيان وافكار شخصي دانسته اند و سرانجام آنكه برخي مؤلفين از تركيب تعاريف مذكور استفاده كرده اند.

   امروزه روابط میان حکومتها و شهروندان به گونه ای است که مدیریت اجتماعی در مفهوم عام خود برای پیشبرد و اجرای برنامه های اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی و تربیتی و ارتباطی ناگزیر است در اعماق و جزئیات زندگی اجتماعی و فردی شهروندان حضور یابد. توسعه مناسبات اقتصادی و اجتماعی ایجاب می کند که دولت در روابط خصوصی ملت دخالت نموده و اموری که سابقاً جزو حقوق خصوصی شهروندان بود هم اکنون تحت نفوذ حقوق عمومی و اقدامات ناشی از اعمال حاکمیت دولت باشد. نمی توان به بهانه دفاع از حریم خصوصی دیواری نفوذ ناپذیر میان دولت و ملت بوجود آورد و به دولت و سازمانهای آن اجازه کوچکترین دخالتی را در روابط و مسایل خصوصی افراد نداد . وجود چنین دیواری مانع روابط متقابل و ضروری دولت و ملت شده و دولت را از ارائه خدمات و مدیریت صحیح اجتماعی باز می دارد و موجب تبعات و عوارض سوء سیاسی و حقوقی خواهد شد . اما از طرف دیگر نیز حدود ملاحظات دولت در روابط و حریم خصوصی شهروندان در جهت اعمال مدیریت سیاسی و اجتماعی و اجرای برنامه های عمومی باید مشخص و تعریف شده باشد. بی گمان دولتها نمی توانند هر از گاهی به بهانه مشروعیت سیاسی و تولیت مدیریت اجتماعی اقدام به نقض حریم خصوصی افراد نمایند .

اما حریم خصوصی افراد فقط و صرفاً توسط دولت و سازمانهای دولتی نقص        نمی گردد. افراد خود ممکن است اقدام به نقض حریم خصوصی یکدیگر نمایند با این تفاوت که هرگاه حریم خصوصی یک شهروند مورد تجاوز شهروند دیگری قرار گیرد می توان به قوانین موجود و نظم اجتماعی پناه برد و از دولت و قوه قضائیه استمداد جست و فرد متجاوز را مجازات نمود اما این امر در مورد دولت به سادگی صورت نمی گیرد و هرگز نمی توان دولت را بخاطر نقض حریم خصوصی مجازات کرد بلکه در حد اعلا  مطلوبترین حالت خود می توان دولت را به جبران خسارت ملزم نمود که آن نیز با قید و بندها و شرایط فراوان روبروست ضمن آنکه در بسیاری موارد اقدامات دولت ظاهری قانونی و مدیریت مآبانه دارد. 

به طور كلي اين تعاريف را مي توان در شش دسته تقسيم بندي كرد : 

  1. حريم خصوصي عبارتست از حق داشتن تنهایی. 
  2. حريم خصوصي يعني دسترسي محدود دیگران به خود و توانايي ايجاد مانع در برابر دسترسي هاي ناخواستة به شخص. 
  3. حريم خصوصي يعني محرمانگي ؛ يعني پنهان ساختن برخي امور از ديگران. 
  4. حريم خصوصي يعني كنترل بر اطلاعات شخصي. 
  5. حريم خصوصي يعني حمايت از شخصيت  و كرامت. 
  6. حريم خصوصي يعني صميميت و نزديكي. 

برخي از اين تعاريف و برداشت ها براي افادة مفهوم حريم خصوصي به وسيله متوسل شده اند و برخي به هدف. بين اين برداشت ها تداخل و هم پوشاني نيز وجود دارد. براي مثال كنترل بر اطلاعات شخصي برابر است با محدود ساختن دسترسي ديگران به انسان. بنابراين، برداشت هاي مذكور بر اساس اصول خاصی طبقه بندي نشده اند، بلكه گزينش و ارائه آنها در شش دسته صرفا براي نشان دادن نظريه هايي است كه دربارة حريم خصوصي  ارائه شده است.

به علاوه برخي ازاین تعاريف  در تعيين ماهيت و اهميت حريم خصوصي مضيق عمل كرده اند و برخي ديگر موسع. برخي مضيق هستند زيرا بعضي از جنبه هاي زندگي را که نوعاً خصوصي شناخته مي شوند در بر نمي گيرند و برخي ديگر موسع هستند زيرا اموري را كه نوعاً خصوصي شناخته نمي شوند از شمول تعريف خارج نمي سازند . 

   همچنين در گذشته توجيه حمايت از حريم خصوصي عمدتاً بر مبناي اصول اخلاقي صورت مي گرفت ، اما اكنون دو گرايش كلي در برخورد با حريم خصوصي به چشم مي خورد: 

1- برداشت هاي توصيفي از حريم خصوصي : اين برداشت ها بيان مي دارد كه در عمل و واقع چه چيزهايي به عنوان امور خصوصي حمايت شده اند. 

2- برداشت هاي دستوري از حريم خصوصي: اين برداشت ها از ارزش حريم خصوصي و حدود شايسته  براي حمايت از آن صحبت مي كنند . 

   در هر يك از برداشت هاي مذكور، برخي متفكرين ، حريم خصوصي را «نفع» تلقي مي كنند برخي ديگر آن را يك « حق » اخلاقي يا قانوني مي دانند كه بايد به وسيله قوانين جامع مورد حمايت قرار گيرد . 

   دراينجا به بررسي برخي تعاريف مشهور از حريم خصوصي مي پردازيم: 

از مضيق ترين و اولين تعاريفي كه در باب حريم خصوصي ارائه شده است، مي توان به تعريف نويسندگان مقاله « حق داشتن حريم خصوصي‌» اشاره كرد كه حريم خصوصي  را به « حق داشتن تنهايي »  تعريف نموده اند . عليرغم گستردگي،  اين تعريف نزديك به يك قرن مورد  استفاده قرار گرفت . در دهه هاي 1970 ،1980 و 1990 پيشرفت تكنولوژي اطلاعاتي، بررسي هاي بيشتر وعميق تري را در معناي حريم خصوصي موجب شد.[1]

   ادوارد بلوستين نقض حريم خصوصي را به عنوان يك اقدام توهين آميز نسبت به شرافت، حيثيت و تماميت بشري قلمداد مي كند.  به گفتة بلوستين : « انساني كه مجبور است تا تمام دقايق زندگي اش را در ميان ديگران بگذارندو تمامي نيازها ، افكار ، آرزوها، تمايلات يا خشنودي او تابع نظر عمومي باشد محروم از فرديت خويش و تماميت و شرافت بشري است ،چنين فردي با تودة مردم ادغام شده و نظرات اوهرگز از نظرات عموم متمایز نمي شود ،خواسته هاي او شناخته شده بوده و هميشه به چيزهاي مورد قبول عموم متمايل است ، احساسات او از آنجا كه آشكارا ابراز مي شود كيفيت صميمت منحصر به فرد شخصي را فاقد بوده و از احساسات تمام انسان ها ناشي مي شود، چنين موجودي گرچه ذي شعور و مدرك است ولي موجودمثلي بوده و فرد به شمارنمي رود». 

   با وجود اين به نظر مي رسد كه توصيف نقض حريم خصوصي به عنوان توهين به شرافت بشري كافي نباشد ، زيرا گرچه نقض حريم خصوصي نقض شرافت بشري است اما شرافت فردي ممكن است بدون تجاوز به حريم خصوصي نيز مورد لطمه و صدمه واقع شود.  توماس كولي اولين شخصی است كه حريم خصوصي را به عنوان «حق داشتن تنهایی » تعريف مي كند . اما اين تعريف نيز بسيار ساده و مجمل است. 

   اين توصيف نیز دقیق و واضح نیست و تقريباً  شامل همة شكايت های قابل تصور و قابل طرح اشخاص مي شود حال آنکه بسياري از مصاديق حق تنها ماندن مردم به عنوان نقض حريم خصوصي قابل پذیرش نيست ، ملزم ساختن مردم به پرداخت ماليات يا به حضور در ارتش يا مجازات آنها به هنگام ارتكاب جرم نمونه هاي بارزي از مصاديق مذكور هستند . 

   به اعتقاد آلان وستين چهار مبنا براي حريم خصوصي افراد وجود دارد : 

   1-  خلوت و تنهايي[2] : در اين صورت افراد از جامعه جدا شده و دور از چشم ديگر اشخاص زندگي مي كنند . 

   2- صميمت و الفت[3] : گاهي فرد به عنوان بخشي از يك واحد كوچك عمل       مي كند كه مايل است تا تنهايي فيزيكي (جسمي) خودش را داشته باشد و در عین حال بتواند يك الفت و رابطة بسيار نزديك و صميمي با دو يا چند نفر برقرار کند . 

   3- ناشناس ماندن[4] :  اين وضعيت هنگامي حادث مي شود كه افراد در اماكن عمومي حضور داشته باشند ولي مايل اند كه آزادي خودشان را نسبت به عدم مورد شناسايي واقع شدن و نظارت ديگران حفظ كنند . گرچه فرد مي داند كه در خيابان در معرض ديد قرار دارد ولي انتظار آن را ندارد كه هويتش مشخصاً موردشناسايي قرار گيرد و به صورت سيستماتيك در معرض  مشاهده ديگران واقع شود.

   4- خويشتن داري[5] : اين وضع هنگامي حادث مي شود كه نياز افراد به محدود ساختن مخابره اطلاعات مربوط به آنها، به ديگران و به ويژه كساني كه روابط شخصي با آنها دارند مورد حمايت قانون قرار مي گيرد .

   وستين تاكيد مي كند كه دريك جامعة آزاد و تابع استثنائات فوق العاده در جهت منافع عموم، اختيار تصميم گيري نسبت به اينكه چه زماني و تحت چه شرايطي اطلاعات شخصي براي عموم مردم قابل افشا است بايد موكول به نظر افراد باشد  و میگویدحريم خصوصي را بايد به اين صورت تعريف كرد كه : « حق افراد، گروه ها يا مؤسسات نسبت به اينكه براي خويشتن تعيين كنند چه زماني، چگونه  و تا چه اندازه اي اطلاعات مربوط به آنها به ديگران قابل مخابره باشد . در مورد رابطه با اجتماع ، حريم خصوصي عبارتست از عدول ارادي و موقتي يك شخص از عموم جامعه با استفاده از وسايل فيزيكي يا رواني،  خواه با قراردادن خود در يك وضعيت تنهايي و انزوا و خواه در يك گروه كوچك صميمانه و خواه در حالت ناشناس ماندن يا خویشتن داري و تحفظ به هنگامي كه در مقابل يك گروه بزرگتري قرار میگیرند». 

   به نظر روت گويسن هنگامي با فقدان حريم خصوصي مواجه هستيم كه ديگران بتوانند اطلاعاتي دربارة يك فرد به دست آوردند ، او را مورد توجه خود قرار دهند يا به او دسترسي داشته باشند . وي نتيجه گيري  مي كند كه مفهوم حريم خصوصي متشكل از سه عنصر است كه مستقل از يكديگر ولي مرتبط با هم مي باشند: 

1- محرمانه بودن يا سرّيت[6] : (ميزاني كه تا آن ميزان يك فرد شناخته شده است ) هنگامي مي توان گفت كه يك شخص حريم خصوصي خود را از دست داده است كه او قادر نباشد تا مخابره اطلاعات راجع به خويش يا استفاده  از آن اطلاعات را كه در عرصة عمومي قابل دسترسی نيست كنترل كند . هرچه تعداد مردمي كه از اطلاعات فرد آگاهي پيدا مي كنند بيشتر باشد نقض حريم خصوصي وسيع تر خواهد بود . 

2- ناشناس ماندن يا بي نامي[7]: ( ميزاني كه تا آن حد يك فرد مورد توجه ديگران واقع مي شود ) افراد هنگامي كه مورد توجه ديگران واقع مي شوند ، حريم خصوصي خود را از دست مي دهند . مورد توجه واقع شدن به تنهايي لطمه به حريم خصوصي است هرچند كه هيچ نوع اطلاعاتي دربارة فرد به ديگران مخابره نشود . 

3- تنهايي و خلوت[8]: (ميزاني كه تا آن حد ديگران دسترسي فيزيكي به يك فرد دارند) اگر ديگران دسترسي فيزيكي به افراد داشته باشند آنها حريم خصوصي خود را از دست خواهند داد . زيرا دسترسي فيزيكي نه تنها ديگران را قادر مي سازد تا اطلاعاتي دربارة يك فرد به دست آورند بلكه اين امر « تنهايي مكاني»  يك فرد را نيز كاهش مي دهد . 

در نهايت امر، او حريم خصوصي را چنين تعريف مي كند : « ميزاني كه تا آن ميزان ما براي ديگران شناخته شده هستيم ، ميزاني كه تا آن ميزان ديگران به ما دسترسي فيزيكي دارند و ميزاني كه تا آن ميزان ما مورد توجه ديگران واقع شده ايم ». 

تعريف وي نيز گرچه مي تواند انواع  تعرضات به حريم را دربرگيرد اما عبارات آن مبهم و موسعند. 

ريموند ويكس اعلام مي كند كه به اعتقاد او گرچه تمركز كردن بر يك فرد يا ورود به خلوت اشخاص به حق حريم خصوصي آنها لطمه مي زند ولي در اين اوضاع و احوال توجه ما به حريم خصوصي اشخاص به هنگامي شديد است كه او مشغول فعاليت هايي باشد كه عادتاً بايد خصوصي وشخصي تلقي شوند، لذا به نظر ايشان حمايت اعطا شده توسط قانون به حريم خصوصي  بايد محدود به اطلاعاتي باشد كه به فرد مربوط مي شود و به طور معقول و متعارف بتوان پيش بيني كرد كه وي آن اطلاعات را به عنوان اطلاعات كاملاً خصوصي يا حساس تلقي مي كند و لذا در صدد است كه جمع آوري، استفاده يا به گردش افتادن آن اطلاعات را، ممنوع و يا دست كم محدود سازد . 

   در يك بيان ديگر از حريم خصوصي، اين حق يكي ازحقوق اساسي ومهم بشر از ديدگاه اسلام ومشتمل بر موارد زير دانسته شده است:

«1- حق افراد براي تنها بودن در زندگي خصوصي شان 

2- حق بر مصون بودن از نظارت و دخالت دولتي 

3- حق بر اينكه امور شخصي و خصوصي افراد بدون اجازه شان عمومي نشود 

4- حمايت از اشخاص و مكانهاي زندگي آنها از تفتيش و ضبط 

5- حمايت از اطلاعات و افكار از اقرار اجباري به جرم 

6-  محق نبودن دولت در زير نظر داشتن اقتدار خصوصي افراد و حق پنهان نگه داشتن اطلاعات».[9] 

اين تقسيم بندي نيزاگرچه تعريف  مشخصي ازحريم خصوصي ارائه نداده، امابه انواع حريم خصوصي اشاره داشته است . 

بطور خلاصه، گاه در تلاش براي تعريف حريم خصوصي، برخي آثار حمايت از اين حق را نيز از مصاديق آن شمرده اند . به عنوان مثال گفته شده حريم خصوصي يعني حمايت از شخصيت و كرامت يا از جمله مصاديق حريم خصوصي، داشتن عقايد و ديدگاههاي سياسي - اجتماعي و وابستگي صنفي و مذهبي عنوان شده يا عدم تعرض به اموال شخصي فرد و احترام به مالكيت وي از مصاديق حريم خصوصي دانسته شده است . اين در حاليست كه به نظر نگارنده گرچه اصطلاح  حريم خصوصي با توجه به فقدان تعريف دقيقي از آن ، موسع است و شايد بتوان مواردمذكور را نيز از مصاديق آن بر شمرد، اما بايد توجه داشت كه موارد ياد شده هر  يك موضوع حقوق و آزادي هاي مستقلي از جمله حق انسان بر حفظ شخصيت، حيثيت و كرامت او، آزادي عقيده ومذهب، آزادي عضويت در گروه ویاحق مالكيت مي باشند و گنجاندن آنها ذيل مفهوم حريم خصوصي صحيح به نظر نمي رسد . 

در مجموع شاید بتوان حريم خصوصي را اينگونه تعريف كرد : محدوده اي از زندگي شخص كه توسط قانون و يا عرف تعيين شده به نحوی که دخالت ديگران در آن سبب ورود لطمات معنوی یا روحی به وی گردد.

مفهوم حریم خصوصی هرگز مورد توافق دولتها و مدیران جامعه قرار نگرفته است ، زیرا قایل شدن به یک مفهوم واحد که مورد توافق باشد دولتها را در اجرای برنامه های خود محدود می نماید، بخاطر فرار از این محدودیت و مقید نشدن به قالبهای حقوقی که می تواند در قوانین اساسی و عادی کشورها نیز بازتاب یابد دولتها هرگز خود را در محدوده تنگ تعاریف رسمی و قانونی قرار نمی دهند تا هر زمان لازم آید بتوانند به حریم خصوصی پا گذارند ،  می توان حریم خصوصی را به دو دسته تقسیم نمود : 

1 – حریم خصوصی مادی                                                                       2 – حریم خصوصی معنوی  

اول – حریم خصوصی مادی : حریم خصوصی مادی  مکان یا حدی است که شخص به تنهایی یا به همراه جمعی دیگر در آن مکان یا حد از حقوق اختصاصی تقریباً مطلق برخوردار است . حریم خصوصی مادی هیچگونه استلزامی با حریم خصوصی معنوی که بعداً به آن خواهیم پرداخت ندارد. 

مهم ترین ویژگی حریم خصوصی مادی حدود مشخص مکانی است . ویژگیهای عمده حریم خصوصی مادی به شرح ذیل می باشد : 

1 - توسط اشخاص انتخاب می شود به این معنا که اعتبار آن ناشی از معرفی شخص و تائید کلی قانون است . حریم خصوصی مادی می تواند هر محل و مکانی باشد با این وصف به خودی خود مکان مذکور فاقد حرمت است مگر آنکه شخص دیگری به آن پا گذارد یا در آن دخالت نماید. بی گمان مکانی که شخص به عنوان حریم خود انتخاب و معرفی می نماید باید فاقد معارض بوده و با حقوق خصوصی و عمومی افراد یا دولت منافات نداشته باشد چرا که در این صورت می تواند مصداق نقض حریم اشخاص یا دولت باشد. بنابراین حریم خصوصی مادی زمانی اعتبار خواهد داشت که مورد حمایت قانون نیز قرار گیرد. 

2 – ورود و خروج آن محدودیت دارد : این محدودیت ناشی از  اصاله الصحه از یک طرف و اماره تصرف از طرف دیگر می باشد. زیرا کسی که محدوده ای برای خود بعنوان حریم خصوصی برگزیده ، هم او می تواند به اعتبار حضور خود محدودیتهایی را در مورد ورود و خروج به حریم انتخاب شده اعمال نماید و این حق نیز توسط دیگران نمی تواند نادیده گرفته شود زیرا دیگران صرف نظر از مبنای حقوقی و قانونی حریم انتخاب شده اصل را بر صحت آن گذاشته و به همین خاطر مجاز به ورود به حریم مذکور نمی باشند. در واقع محدودیت تردد در حریم خصوصی  ناشی از همان خصوصی بودن آن است. 

3 – اعتبار حریم خصوصی قائم به شخص آن است . البته هم قائم به شخص است و هم نیست به این معنی که بسته به وضعیت مکان یا فضای مادی ممکن است حریم خصوصی ملکی عرفاً یا قانوناً تعریف شود در این صورت بدیهی است که حریم مذکور قائم به شخص دارنده آن نیست و در فقدان وی نیز حریم تعیین شده موجودیت دارد اما بویژه در اماکن مسکونی حریم خصوصی را متصرف آن تعیین    می نماید و هم اوست که می تواند علیرغم نظام مندی عرفی دامنه حریم خصوصی خود را کاهش یا افزایش دهد. 

4 – حریم خصوصی الزاماً جزو مایملک شخصی نمی باشد اما شخص که دارای حریم خصوصی مادی است بر آن تسلط ناشی از تصرف دارد در حالیکه تصرف او ممکن است مالکانه نیز نباشد بنابراین حریم خصوصی مادی مستلزم داشتن مالکیت در محدوده حریم نمی باشد و این امر نیز مستلزم قانونی بودن تصرف نمی باشد مگر در صورت وجود معارض که نیاز به اثبات قانونی بودن پیش کشیده خواهد شد. 

5 – حریم خصوصی مادی اختصاص به مکان یا محدوده معین دارد به این معنی که مقتضیات مکان نیز در تعیین حریم خصوصی نقش مهمی دارند. حتی اگر شخص آنرا تعریف نموده و اعلان نماید اما برخی اماکن مادی وجود دارند که بیشتر از مقتضای آنها نمی تواند حریم واقع شود . بنابراین در اینجا هم نقش صاحب حریم محدودتر خواهد شد. 

6 – اشخاص حاملان حریم خصوصی مادی نیستند و شخص نمی تواند با ترک مکان یا محدوده حریم آن را که خواست او نیز هست در مکان دیگری مستقر نماید همچنانکه نمی تواند در مکان جدید به تعیین حریم جدید اقدام کند. 

7 – حریم خصوصی در اماکن تجاری ، مسکونی و اداری تفاوت دارد این تفاوت نیز ناشی از مقتضای اماکن مذکور است. با جابجایی صاحبان حریمهای مذکور حریم آنها از بین نخواهد رفت . 

8 – حریم خصوصی مادی چون وابسته به مکان است قابل معامله و مبادله نیست و موضوع مبادله یا معامله آن در بحث حقوق ارتفاقی یا انتفاعی قابل بررسی است. 

9 – حریم خصوصی بدون صاحب معنایی ندارد. زیرا حقوق اماکن و املاک و محدوده ها حقوق صاحبان آنها هستند و هرگاه کسی به حریم خصوصی اماکن فاقد مالک یا مدعی پا گذارد کسی بعنوان معترض وجود نخواهد داشت تا به اعتراض برخاسته و ادعای حقی نماید. 

اما حریم خصوصی معنوی:

1 – حریم خصوصی معنوی وابسته و قائم به شخص است و همیشه همراه اوست بدین معنا که همراه شخصیت و ایده های اوست حتی اگر تجسم مادی یافته و نزد او نباشد مانند یک دفترچه یادداشت خاطرات یا نامه خصوصی . معمولاً با از بین رفتن شخص حریم خصوصی معنوی او نیز موضوعیت نخواهد داشت. زیرا حریم خصوصی معنوی به اعتبار شخص انسان اعتبار دارد. 

2 – اغلب حریم خصوصی معنوی جزو خواسته ها و علایق ذهنی شخص می باشد و تابعی از ایده ها و گرایشات و آرمانهای خصوصی افراد است. به همین خاطر امری که نزد هیچ شخص دیگری ارزشی نداشته یا اصولاً قابل توجه نمی باشد ممکن است نزد دیگری بعلت علایق و خواسته ها و ایده های او بسیار مهم و با ارزش و خصوصی تلقی شود. بنابراین ارزش حریم خصوصی معنوی کاملاً نسبی و متفاوت است . 

3 – حریم خصوصی معنوی اغلب جنبه سری و محرمانه دارد تا جائیکه در زندگی اجتماعی ما این دو مساوی هم فرض می شوند اگر چه حریم خصوصی معنوی الزاماً ممکن است محرمانه نباشد با این وصف دارای حدود و چارچوب معینی باشد که شخص آن را حریم خود می داند. 

4 – افراد برای حفاظت از حریم خصوصی معنوی نیاز به توجیه ندارند . بر خلاف حریم خصوصی مادی که توجیه قانونی و عرفی آن لازم می آید. 

در حریم خصوصی معنوی لازم نیست دیگران قانع شوند یا برای آن توجیه گردند. بلکه به صرف برخورد حدود ان باید توسط دیگران مراعات شود. 

5 – حریم خصوصی معنوی چون قائم به شخص است قابل توارث نمی باشد . ورثه قانونی شخص اگر از اعتبار یا اثار بجا مانده از مورث خود ذیحق باشند اما  حریم خصوصی معنوی او را به ارث نمی برند. بنابراین گشودن نامه های خصوصی مورث تجاوز به حریم خصوصی وارث نمی باشد. 

6 – محدوده حریم خصوصی معنوی تابعی از فرهنگ ، اخلاق و عرفهای متغیر اجتماعی می باشد و در دوره های گوناگون زندگی و در نسلهای مختلف قرائتهای گوناگونی از آن بعمل می آید و ممکن است یک شخص در طول زندگی خود با تغییراتی در مفهوم حریم خصوصی خود مواجه شود. 

7 - حریم خصوصی معنوی با اراده و خواست صاحب ان از بین می رود. زیرا تعیین آن توسط خود او صورت گرفته و دیگران نیز ملزم به مراعات آن شده اند و با اعلام  او هم از بین خواهد رفت یا برعکس دامنه محدوده آن گسترش خواهد یافت . 

8 - حریم خصوصی معنوی اشخاص در مقابل قوای حاکم اگر چه آسیب پذیرتر است زیرا حمایت قانونی از آن کمرنگ می باشد مع الوصف و اغلب از نظارت و دید قوای حاکم بدور می باشد به همین خاطر نیز همیشه حریم خصوصی معنوی هدف مقامات حاکمه قرار می گیرند. 

با توجه به تفکیک حریم خصوصی به مادی و معنوی با اوصافی که از هر دو برشمردیم می توان تا این حد به این نتیجه رسید که اطلاعات شخصی در محدوده حریم خصوصی وی قرار دارند و این اطلاعات با توجه به توسعه روز افزون زندگی بشر و در هم بافتگی روابط ممکن است صرفاً در اختیار شخص نباشد و با توجه به مقتضیاتی در اختیار دیگران نیز قرار بگیرد بنابراین بخشی از حریم خصوصی ما نزد اشخاص حقیقی یا حقوقی دیگر قرار خواهد گرفت و علیرغم بعد مسافت یا تحت قوانین و مقررات گوناگون در آمدن همچنان جزو حریم خصوصی ما خواهد بود چنانچه اطلاعات مربوط به بیماری شخص نزد پزشک معالج وی در کشور دیگر نیز جزو اسرار او بوده و کسی نباید برای کسب این اطلاعات حریم خصوصی وی را نقض نماید. بنابراین برای کسب اطلاعات از بیماری وی حریم خصوصی پزشک نقض نمی گردد اگر چه اطلاعات در اختیار اوست بلکه حریم خصوصی معنوی کسی که اطلاعات مربوط به او می باشد نقض می شود. 

حريم خصوصي يكي از مصاديق آزاديهاي عمومي مي باشد. «آزادي در زندگي داخل و خصوصي يعني مصون بودن شخص از دخالت ديگران در امور خانوادگي و زناشويي و نيز مصون بودن از تفتيش و تجسس دربارة وضع جسماني و احوال شخصي و ساير امور او. استراق سمع گفتگوهاي خصوصي فرد و ثبت آن به وسيله ضبط صوت و غيره و يا گرفتن عكس شخص و يا مونتاژ آن بدون اجارة او و انتشار آن، مداخله در زندگي خصوصي فرد است كه عرفاٌ و شرعاً ممنوع اعلام شده است.

در كنگره حقوقدانان كه در 1977 در استکهلم منعقد شده كنگره احترام زندگي خصوصي را براي سعادت بشر لازم مي شمرد و از آنان تعریف جامعي بدست مي دهدکه حائز اهميت است. در قطعنامه هاي اين كنگره چنين آمده است: حق زندگي حق فرد است كه زندگي بكند تا همانطور كه قصد دارد و حمايت بشود در مقابل 

الف- هر گونه مداخله در زندگي خصوصي خانوادگي و داخلي او 

ب- هر گونه تعرض به سلامت جسمي يا روحي و به آزادي اخلاقي يا مصنوعي او 

ج- هر گونه تعرض به شرافت و شهرت او    د- هر گونه تفسير مضري كه از گفته ها و اعمال او بشود.

ه- افشاي بي موقع امور ناراحت كننده مربوط به زندگي خصوصي او 

و- استفاده از اسم او – هويت و عكس او 

ح- هر گونه فعاليت به منظور جاسوسي كردن در بارة او – در كمين نشستن و او را تحت نظر قرار دادن و عرصه را بر او تنگ كردن

ط- توقيف مكاتبات او 

ي- استفاده با سئو نيت از مخابرات كتبي يا شفاهي او 

ك- افشاي اطلاعاتي كه او داده يا گرفته بر خلاف قاعده حفظ اسرار مربوط به شغل و حرفه شخص.

با توجه به ویژگی های حریم خصوصی و تقسیم آن به معنوی ومادی لازم است این محدوده یا حریم در اجرای آزادیهای عمومی افراد جامعه حفاظت گردد اگر چه حفظ حریم خصوصی افراد و عدم نقض آن توسط دیگران به جهات عدیده ای تکلیف اخلاقی است اماچون هرآن امکان نقض این تکلیف و تجاوز به حریم خصوصی وجود دارد مقررات و قوانین متعددی دردفاع و حراست از حریم خصوصی بوجود آمده اند که همه آنها حاصل تلاش پیگیر و بر حق مدافعان حقوق و آزادیهای عمومی شهروندان است .

در ماده 100 قانون برنامه چهارم توسعه دولت موظف گردیده که به منظور ارتقای حقوق انسانی و استقرار زمینه های رشد و تعالی و احساس امنیت فردی و اجتماعی در جامعه و ... منشور حقوق شهروندی را با محورهایی چند که یکی از آنها حفظ و صیانت از حریم خصوصی افراد است اقدام نماید . بنابراین حفظ حریم خصوصی افراد و تهیه ساز وکارهای مختلف ان و ایجاد زمینه های فرهنگی و اجتماعی وقانونی حفاظت از حریم خصوصی جزو وظایف اولیه دولت می باشد . ماده 130 قانون مذکور مشابه همین و ظیفه را در بند ه به عهده قوه قضائیه گذاشته در این بند قوه قضائیه نیز موظف گردید لایحه حفظ و ارتقای حقوق شهروندی و حمایت از حریم خصوصی افراد در راستای اجرای اصل 20 قانون اساسی را تهیه و به تصویب مراجع ذیصلاح برساند .  

 صرف نظر ازتقسیم بندی و ویژگی های حریم خصوصی که بر شمردیم دراین  نوشته کوتاه نگاهی گذرا خواهیم داشت به مستندات قانونی دردفاع از حریم خصوصی اشخاص.

سير تاريخي مفهوم حریم خصوصی

   سير تاريخي مفهوم « حريم خصوصي»  به عنوان حق طبيعي  براي افراد انساني  را بايد در تحول مفهوم « حق بودن » یا « حق داشتن » جستجو كرد؛ البته  « آنچه امروزه به تئوري حق و حقوق بنيادين انسانها مشهور است، بيشتر به معناي دوم( يعني حق داشتن) است و وجه مميزه نظام حقوقي اساسي مدرن، تامين حقوق همه شهروندان بويژه آناني كه در اقليتند، مي باشد .» 

   از لحاظ سابقه تاریخی باید گفت همانگونه که در قسمت 1-3-2 مفصلا اشاره خواهد شد حمایت از حریم خصوصی در حقوق اسلامی دارای قدمتی به مراتب دیرینه تر از دیگر نظامات حقوقی است اما سیر تاریخی استعمال عبارت  «حریم خصوصی» تحت این عنوان خاص را می توان در غرب در دو برهه زمانی مجزا بررسی کرد:دوران قبل از رنسانس و دوران بعد از رنسانس.

حریم خصوصی دوران قبل از رنسانس 

   به نظر مي رسدكه درواقع مفهوم حق تا اواخر قرون وسطي نقش مهمي در گفتمان سياسي و اخلاقي ايفا نمي كرد و در نظام هاي بزرگ اخلاقي افلاطون و ارسطو و درحقوق باستاني يونان برجسته نبوده  و يا درصورت وجود از زمان فيلسوفان يونان تا اواخر قرون وسطي، به سطح خود آگاه نيامده بوده است ‌». در روزگار قديم يوناني، رومي ، حريم خصوصي به عنوان امري منفي نگريسته مي شده است . عزت نفس و كرامت انساني افراد با منصب اجتماعي و مسئوليت اجتماعي آنها تعيين گردیده و فردي كه با كناره گيري از اجتماع به قلمرو خصوصي پناه مي آورده در حد برده اي بوده كه اساساً فاقد حق شمرده مي شده است. [10] 

   به گونه اي كه در اثر رواج انديشه هاي جمع گرا كه آدمي را جزئي داخل در كل اجتماع می پنداشته ، دامنه حضور و ظهور وي را محدود و در برابر اهميت و جايگاه جامعه،  شخص را كم اهميت مي دانستند، كه اين امر به كم رنگ شدن جايگاه فرد و در نتيجه حقوق و آزادي هاي وي منجر می شد. به همين علت « توجه به هويت فرد انساني در يونان و رم باستان شكل نگرفت . فرد انساني در اين دوره به عنوان يك جزء در پی كل نظامات  اجتماعي – سياسي كه به صورت دولت – شهر و سپس امپراطوري ظاهر شد، قرار داشت.» بي توجهي به فرد انساني در پرتو انديشه جمع، نه تنها به عدم شناسايي حقوق و آزادي هاي وي منجر شده بود  بلكه حوزه عملكرد خصوصي او را نيز، تنگ تر مي ساخت . با اینحال يكي  از اشارات نخستين به زندگي خصوصي را مي توان در نوشته هاي فلسفي ارسطو فيلسوف شهير يوناني يافت كه زندگي خصوصي شهروندان را از زندگي سياسي و اجتماعي آنجا مجزا مي دانست.                                               

همانطور كه گفته شد: « دولت- شهر يونان بر خلاف مشهور، جامعه اي مبتني بر آزادي فردي به معني امروزين آن نبود، گرچه شهروندان آتني از آزادي سياسي براي انتخاب حكومت برخوردار بودند اما در زندگي روزمره عملاً در محيطي محكوم به همرنگي به سر مي بردند . آيزايا برلين در نوشته هاي خود بارها يادآورد مي شود كه مساله آزادي فردي مفهومي است كه در جهان غرب و در قرون جديد مطرح شده و آن محصول مرحله اي از رشد اجتماعي است كه در زمان هاي باستان وجودنداشته و مردم آن روزگاران در وضعي نبودند كه به چنين مفهومي از آزادي بينديشند . ‌» در نتيجه بايد گفت جاي مفهوم حقوق و آزادي هاي فردي در ميان مفاهيم حقوقي مطرح شده در رم و يونان خالي است . اين مطالب درمورد يهوديان و چينيان و ديگر تمدن هاي شناخته شده عصر كهن نيز صدق    مي كند. 

   در قرون وسطي فرد انساني به عنوان عضو كليساي مسيحي معنا يافت . اگر در يونان و رم باستان ، آزادي و هويت مستقل فردي در پس نظامات سياسي  ناديده انگاشته مي شد، اين بار فرد را جزء كليسا به شمار می آوردند . تمامي افراد مي بايست خود را با مفهومي كه كليسا از انسان داشت منطبق مي ساختند .«  مسيحيت به حرمت وكرامت انسانها مهر تأييد گذاشت اما كشيشان كليسا بر آن بودند كه برخورداري از كرامت انساني و آثار مترتب بر آن در گرو بلوغ است ، مقصود از اين بلوغ نه بلوغ سني بلكه وصول به مرحله اي از رشد و آگاهي  معنوي بودكه انسان را به تميز نيك از بد و صواب از ناصواب قادر سازد و افراد تا به آن مرحله از رشد نرسيده اند بايد به قيمومت تن در دهند»  در نتيجه در اين دوران  نيز اثري از آثار حقوق و آزادي هاي فردي ديده نمي شود. 


 

[1] - Carolyn Doyle and Bagaric : The right to Privacy : Appealing but Flawed, International Journal of Human Rights , v.9,No.1,p.6.

[2] - Solitude

-2 Intimacy

[4] - Anonymity

[5] - Reserve

[6] - Secrecy

[7] - Anonymity

[8] - Solitude

[9] - Mohamed Berween, The Fundamental Human Rights: An Islamic perspective, The International Journal of Human rights , Vol. 6,No . 4, spring 2002,p.72.

[10] - Serge Gutwirth , Privacy and Information Age, translated by Raf Casert, Rowman & Littlefield puplishers Inc. USA 2002 , p.20. 


نویسنده: دکتر حسام رحیمی دسته بندی: حقوقی تاریخ ثبت: 12:01 1403/9/14 8 نفر بازدید