1403/8/30 19:03
وظيفه حكومت در تضمين امنيت، در جنبههاي مختلف زندگي اشخاص و توجه به مصالح جامعه با ابزار قانون، به ويژه قانون جزا اعمال ميگردد و مباحث مرتبط با حقوق جزا به لحاظ مباني كلان آن، ايجاب مينمايد که مقنن در تدوين قانون مجازات با شالودههاي فكري و سياستهاي منبعث از آن همراه گردد.نظر به اين كه مقدمه قانون اساسي قانونگذار را مكلف به رعايت ضابطههاي مديريت اجتماعي بر مبناي قرآن و سنت نموده و اصل دوم اين قانون نيز حكومت را بر پايه ايمان به خداي يكتا و وحي الهي استوار دانسته است، توجه به اجتهاد مستمر فقهاي عظام در تدوين قوانين، بهويژه قانون مجازات ضروري است.در اين راستا تدوين قانون دايمي مجازات اسلامي طبق بند دو اصل 158 قانون اساسي در دستور كار قوه قضاييه قرار گرفت و آسيبشناسي قوانين موجود در انطباق با مباني فقهي با توجه به مباحث نظري و رويكرد اجرايي، به منظور شناخت ابهامها، خلأها و نقايص قوانين صورت پذيرفت. لايحه قانون مجازات اسلامي در پنج باب، كليات، حدود، قصاص، ديات و مجازاتهاي تعزيري و بازدارنده تنظيم گرديده كه در باب كليات، اصول كلي قابل اعمال در ابواب ديگر شامل تعاريف و قلمرو اعمال مجازات، مبناي مسئوليت كيفري و شخصي بودن مجازات، تقسيم بندي جرايم و مجازاتها بر اساس مباني اسلامي، حدود مسئوليت كيفري و موانع آن، جهات تخفيف مجازات و شرايط آزادي مشروط، تعويق، تعليق و زوال محكوميت كيفري مورد توجه قرار گرفته است.