1403/8/30 04:58
حق عینی یکی ازانواع حقوق مالی است که در مقابل حق دینی قرار می گیرد . حق عینی حقی است که بر عین خارجی اعمال می شود در حالی که حق دینی حقی است که نسبت به اشخاص وجود دارد . مثال حق عینی ، مالکیت بر عین و حق مرتهن بر عین مرهونه است . مثال اول حق عینی اصلی و مثال دوم حق عینی تبعی است که از انواع حقوق عینی محسوب می شوند .
مالکیت یکی از مفاهیم مهم در نظر قانونگذار ایران بوده و احترام به مالکیت از اصول پذیرفته شده در حقوق ما می باشد . این موضوع در فقه اسلامی که منبع اصلی قانون ما است بحث های زیادی را به خود اختصاص داده است . یکی از مسائل مهم در مالکیت حق عینی نسبت به مال است . حق عینی حقی بی واسطه و مستقیم در برابر عینی خارجی بوده که برای صاحب حق قابل اعمال است . این حق جزو حقوق مالی بوده و در مقابل حق دِینی قرار می گیرد .
حق عینی به دو نوع حق عینی اصلی و تبعی تقسیم می شود . ما در این مقاله ابتدا به تعریف حق عینی پرداخته و سپس انواع آن را بررسی خواهیم کرد .
حق عینی یکی از انوع حقوق مالی است که در مقابل حق دینی قرار می گیرد . همانطور که در مقاله حقوق مالی بیان شد ، حقوق مالی حقوق مربوط به دارایی افراد است ؛ به آن معنا که هر فرد نسبت به مالی که دارد یک سری حقوق هم دارد. حقوق مالی در مقابل حقوق غیر مالی قرار می گیرند .
حقوق غیر مالی ، حقوقی هستندکه افراد در مقابل اشخاص دارند مثل حق حضانت ، حق ابوت ( حق پدر بر فرزند ) و ... . حق عینی حقی تعریف می شود که شخص نسبت به عین خارجی دارد . کامل ترین نمود حق عینی ، حق مالکیت است . مالکیتی که در حق عینی بیان می شود فقط مالکیت عین نیست ، بلکه مالکیت منفعت برای مستاجر ، مالکیت انتفاع در حق انتفاع را نیز شامل می شود .
به طور کلی هر حقی که نسبت به عین خارجی وجود داشته باشد ، حق عینی نام می گیرد چه حق مالک بر خانه خود باشد ، چه حق مرتهن بر مورد رهن و چه حق مستاجر بر عین مستاجره . همانطور که ملاحظه می شود در همه ی این مثال ها ، شخص نوعی اختیار قانونی بر موضوع حق دارد .این مسئله در عقد مضاربه برای مضارب نسبت به سود قرارداد وجود دارد .
ویژگی مهم حق عینی علاوه بر وجود عین خارجی ، بی واسطه و مستقیم بودن آن است . یعنی شخص بدون آن که واسطه ای نیاز داشته باشد ، حق خود را اعمال می کند . این مسئله یکی از تفاوت های اصلی حق عینی و حق دینی است که در مقاله تفاوت حق عینی و دینی به آن پرداخته شده است .
حق عینی خود به دو دسته حق عینی اصلی و حق عینی تبعی تقسیم می شود . این دو دسته تفاوت هایی دارد که به آن می پردازیم .
• حق عینی اصلی
حقی عینی است که در آن صاحب حق به طور مستقل و بدون هیچ قید و شرط محدود کننده ای ، حق خود را اعمال می کند . یعنی بنا بر این حق ، فرد میی تواند از به طور کامل یا ناقص از چیزی استفاده کند یا نفع ببرد . مالکیت بر عین ، همان مثال کامل حق عینی اصلی است . همانطور که قانونگذار در ماده 30 قانون مدنی بیان می دارد : " هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف وانتفاع دارد، مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد . "
همچنین آن حقی که در قرارداد مضاربه ، برای مضارب نسبت به سود قائل می شویم هم حق عینی اصلی نامیده می شود . به این ترتیب که اگر مالک ورشکسته شود ، عامل یا همان مضارب در صف طلبکاران نمی آید بلکه نسبت به سود قرارداد مضاربه حق عینی دارد .
پس بنابر این تعریف ، حق مرتهن بر عین مرهونه ، حق عینی اصلی محسوب نمی شود . حق مرتهن بر عین مرهونه حق عینی تبعی محسوب می شود که در ادامه آن را بیان می کنیم .
• حق عینی تبعی :
حقی است که به موجب آن ، یک عین معین ، وثیقه انجام تعهد یا طلب صاحب حق قرار می گیرد و به او اجازه می دهد که در صورت عدم پرداخت یا انجام تعهد ، طلب خود را از آن عین معین بردارد . این دقیقا همان چیزی است که در عقد رهن مشاهده می کنیم .
همانطور که قانونگذار در ماده 771 قانون مدنی بیان کرده است که : " رهن عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به داین می دهد . رهن دهنده را راهن و طرف دیگر را مرتهن می گویند . "
بنابر این حق عینی تبعی بر خلاف حق عینی اصلی مستقل نیست به این معنا که قبل از اعمال حق بر عین معین ، ابتدا باید طلب خود را از مدیون در خواست کنیم . بنابراین هر جا مال معینی به عنوان وثیقه به عنوان تضمین پرداخت بدهی و یا انجام تعهد ، مشخص می شود ، حق عینی تبعی به وجود می آید .علاوه بر مثال ذکر شده ، وثیقه حسن انجام کار و ضمانت نامه بانکی از حقوق عینی تبعی است .