بردن مال شاکی با وعده و علم به عدم اختیار و توانایی در تحویل خودرو

1403/8/30 05:11

بردن مال شاکی با وعده و علم به عدم اختیار و توانایی در تحویل خودرو

بردن مال شاکی با وعده و علم به عدم اختیار و توانایی در تحویل خودرو

 

چکیده: عدم توانایی و اختیار متهم در تحویل  خودرو و تظاهر به داشتن چنین اختیاری و به‌قصد بردن مال غیر با توسل به صحنه‌سازی‌هایی همچون تأسیس شرکت، درج آگهی در روزنامه‌های کثیرالانتشار و اختصاص مکانی به‌عنوان نمایندگی مجاز، مصداق بزه کلاهبرداری است نه تحصیل مال از طریق نامشروع.

 

تاریخ رای نهایی: 1391/01/29          شماره رای نهایی: 9109972131300013

رای بدوی

در خصوص اتهام خانم الف.ت.خ. فرزند غ. با وکالت آقای ر.ن.گ. دایر بر تحصیل مال از طریق نامشروع، موضوع کیفرخواست شماره9010430500700173 مورخ 27/7/90 دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه یک تهران. شاکی به شرح شکوائیه تقدیمی و اظهارات منعکس در صورت‌جلسه تحقیق و دادرسی، مضموناً بیان داشته «... متهم با درج آگهی در روزنامه کثیرالانتشار، مدعی توانایی در تحویل اتومبیل (محصولات شرکت الف) در کوتاه‌مدت شده که پس از اخذ وجه از وی، مشخص‌شده که نمایندگی از طرف شرکت مذکور و نتیجتاً توانایی در جهت تحویل خودرو با شرایط مقرر در آگهی منتشره را ندارد...».نظر به‌مراتب مذکور و عنایت به ملاحظه مستندات ابرازی از سوی شاکیه خاصه تصویر آگهی‌های منتشره از سوی متهمه در روزنامه، سند واریز وجه به‌حساب متهم از سوی شاکیه، اقرار صریح متهمه به دریافت وجه از شاکیه و صرف‌نظر از دفاعیات بلا وجه وی که مدعی شده واسطه شاکیه و یکی از دفاتر نمایندگی مجاز الف بوده و وجه دریافتی از شاکیه را به نماینده آن شرکت تحویل داده است درحالی‌که اولاً: دلیلی که مثبت پرداخت وجه به نماینده الف باشد ارائه ننموده است و نماینده‌ای که متهمه مدعی پرداخت وجه به وی است به شرح لایحه تقدیمی به دادسرا منکر دریافت وجه شده است ثانیاً: با فرض صحت ادعای وی از این حیث (پرداخت وجه به نماینده شرکت الف) مشارالیه به دلیل عدم نمایندگی از سوی الف توانایی عرضه محصولات آن شرکت در زمان‌های مقرر در آگهی را نداشته است و به عبارتی ، طرح ادعای تحویل فوری خودرو با شرایطی که متهمه در آگهی خود اعلام نموده صرفاً از ناحیه شرکت تولیدکننده آن ممکن است. به عبارت الاخری، توزیع و تحویل کالای فروخته‌شده به شاکیه با شرایط مندرج در آگهی (عرضه و تحویل فوری یا کوتاه‌مدت)امکانی است که انجام آن محتاج رعایت ضوابطی است که متهمه به دلیل عدم نمایندگی ، قادر به تحصیل آن ضوابط نبوده است و لذا بنا به‌مراتب و عنایت به قرار مجرمیت و کیفرخواست صادره از دادسرا و با توجه به سایر قرائن و امارات منعکس در پرونده و همچنین صرف‌نظر از دفاعیات بلا وجه وکیل ایشان به شرح لایحه تقدیمی، بزه انتسابی به مشارالیه محرز و مسلم تشخیص و مستنداً به ماده 2 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، نامبرده را از حیث ارتکاب بزه مذکور به پرداخت مبلغ هشت‌صد و شانزده میلیون و دویست هزار ریال معادل دو برابر مال تحصیل شده از جرم به‌عنوان جزای نقدی در حق دولت و رد مبلغ چهارصد و هشت میلیون و یک‌صد هزار ریال معادل وجه حاصل از بزه در حق شاکیه خانم ح.ر.ع. محکوم می‌نماید.رأی صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

رئیس شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران- زالی بوئ

 

رای دادگاه تجدید نظر

بر دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 9009970000801785مورخ 7/9/1390 صادره از شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران که به‌موجب آن متهم تجدیدنظرخواه خانم الف. ت.خ. فرزند غ. به اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع به مبلغ چهارصد و هشت میلیون و یک‌صد هزار ریال به پرداخت جزای نقدی به مبلغ هشت‌صد و شانزده میلیون و دویست هزار ریال معادل دو برابر مال تحصیل شده ورد مال محکوم گردیده از حیث انطباق عمل ارتکابی با قانون مجازات ایراد وارد است چه آنکه اقداماتی که متهم تجدیدنظرخواه خانم الف.ت.خ. به استناد آن متهم به بزه تحصیل مال از طریق نامشروع گردیده است با التفات به محتویات پرونده به خلاصه چنین است که مشارالیها با تأسیس شرکت و با درج آگهی در روزنامه کثیرالانتشار و اختصاص مکانی در خیابان شریعتی تهران ادعای فروش محصولات شرکت الف. را خارج از نوبت با کد شماره ... کرده و بر این اساس با ارائه سند واریز وجه به‌حساب شرکت الف. به شماره 5200004517244 مورخ 7/12/1389 در فرم‌های شرکت الف. با کد نمایندگی مجاز ... الف اعلام داشته که به رأی تجدیدنظر خوانده خانم ح. ر.ع. یک دستگاه خودرو سوزوکی و تیارا اتوماتیک 2400 سفیدرنگ از شرکت الف. خریداری نموده که شصت روز پس از واریز وجه مذکور به وی تحویل می‌گردد و بر همین اساس مبلغ چهارصد و هشت میلیون و یک‌صد هزار ریال از ناحیه تجدیدنظر خوانده به متهم تجدیدنظرخواه تسلیم‌شده است اما وجوه مأخوذه از سوی متهم تجدیدنظرخواه به شرکت الف. و یا یکی از نمایندگی‌های مجاز شرکت مارالذکر واریز نگردیده و نمایندگی مجاز ... الف نیز طی نامه مورخ 10/5/1390 ادعای متهم تجدیدنظرخواه را مبنی بر واریز وجوه مأخوذه از تجدیدنظر خوانده به‌حساب نمایندگی فوق‌الاشعار مردود اعلام داشت و برابر مستندات مضبوط در پرونده تمامی وجوه تسلیمی به متهم تجدیدنظرخواه بجای واریز به‌حساب شرکت الف. تماماً به‌حساب وی واریز گردیده است. اضافه بر اینکه نامبرده فاقد هرگونه مجوز نمایندگی از شرکت الف. در ارتباط با فروش محصولات شرکت الف. بوده و ما مضی مدت طولانی خودرویی به تجدیدنظر خوانده ارائه نکرده و حتی از استرداد وجوه مأخوذه نیز امتناع نموده است. این در حالی است که ماده 2 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء ، اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 که رکن قانونی بزه تحصیل مال از طریق نامشروع را تشکیل می‌دهد ناظر به مواردی است که شخص یا اشخاصی مرتکب رفتاری در محدودی خریدوفروش یا سوءاستفاده از مجوز صادرات و واردات و آنچه عرفاً موافقت اصولی گفته می‌شود و همچنین تقلب در توزیع کالاهای دارای ضوابط مشخص گردند که به تحصیل مال از طریق نامشروع بیانجامد و اساساً هر نحو دارا شدن غیرعادلانه و نامشروع تا مادامی‌که ارکان و شرایط مقرر در ماده 2 قانون مرقوم جمع و فراهم نباشد نمی‌تواند متصف به این وصف مجرمانه گردد . النهایه چون متهم تجدیدنظرخواه باوجود نداشتن اختیار و توانایی تحویل محصولات شرکت الف. و با علم به آن تظاهر به داشتن چنین اختیاری نموده و عالماً و عامداً و به‌قصد بردن مال تجدیدنظر خوانده با توسل به صحنه‌سازی‌هایی همچون تأسیس شرکت، درج آگهی در روزنامه‌های کثیرالانتشار و اختصاص مکانی در خیابان شریعتی تهران به‌عنوان نمایندگی مجاز شرکت الف. چنین وانمود کرده که دارای نمایندگی مجاز شرکت الف. بوده و با ارائه فرم‌های نمایندگی مجاز شرکت الف. به تجدیدنظر خوانده ، وی را فریفته و مبلغ چهارصد و هشت میلیون و یک‌صد هزار ریال به وی تسلیم گردیده است که به دست آوردن وجه مزبور در ما نحن فیه از راه تقلب و مغرور کردن تجدیدنظر خوانده به داشتن اختیارات موهوم صورت گرفته است و نظر به اینکه به‌موجب ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء ، اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکت‌ها یا تجارتخانه‌ها یا کارخانه‌ها یا مؤسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا ..... و از این راه مال دیگری را ببرد علاوه بر رد مال به صاحبش ، به حبس از یک تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می‌شود . علی‌هذا دادگاه با وصف احراز بزهکاری متهم صدرالمشار با انطباق موضوع با ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء ، اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 و تغییر عنوان مجرمانه از تحصیل مال از طریق نامشروع به کلاهبرداری و عنایتاً به اینکه صرفاً وکیل متهم درخواست تجدیدنظر نموده و با رعایت قاعده منع اصلاح به ضرر تجدیدنظرخواه تغییر میزان مجازات مقرر دردادنامه تجدیدنظر خواسته فاقد توجیه قانونی است لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی به‌عمل‌آمده با اجازه حاصله از ماده 250 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب درامورکیفری مصوب 1378 دادنامه معترض‌عنه اصلاح و درنتیجه تائید و استوار می‌نماید رأی دادگاه قطعی است.

رئیس شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار

 مسعودی مقام - بیک وردی 

 

رأی دادگاه

در خصوص درخواست محکوم علیها خانم الف.ت.خ. فرزند غ. مبنی بر تعلیق اجرای مجازات و تخفیف مجازات مقرر در دادنامه شماره 9109972131300013 مورخ 29/01/1391 صادره از این دادگاه که در تأیید و اصلاح دادنامه شماره 9009970000801785 مورخ 07/09/1390 صادره از شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران اصدار یافته، وفق ماده 46 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و ماده 277 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378به لحاظ اجرای یک‌سوم مجازات؛ بدین شرح که به‌موجب دادنامه شماره 9109972131300013 مورخ 29/01/1391 صادره از این دادگاه که در تأیید و اصلاح دادنامه شماره 9009970000801785 مورخ 07/09/1390 صادره از شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران اصدار یافته محکوم علیها خانم الف.ت.خ. به اتهام کلاهبرداری به مبلغ چهارصد و هشت میلیون و یک‌صد هزار ریال، به پرداخت جزای نقدی به مبلغ هشت‌صد و شانزده میلیون و دویست هزار ریال در حق دولت محکومیت جزایی حاصل نموده‌ است. از عطف توجه به اوراق متشکله پرونده و نظر به اینکه بزه کلاهبرداری برابر بند «ب» ماده 109 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 از زمره جرائم اقتصادی محسوب می‌گردد و برابر بند «ج» ماده 47 قانون اخیرالذکر جرائم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یک‌صد میلیون (000/000/100) ریال قابل تعلیق نمی‌باشد و نظر به اینکه اعمال تخفیف مجازات موضوع ماده 277 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378 منوط به اعلام گذشت شاکی یا مدعی خصوصی است و نظر به اینکه در پرونده کار مدعی خصوصی بعد از قطعی شدن حکم از شکایت خود صرف‌نظر نکرده است. لهذا بنا به‌مراتب دادگاه درخواست محکوم علیها را برخلاف منهج و مدار قانونی تشخیص و قابل‌اجابت ندانسته و به رد آن اظهارنظر می‌نماید، رأی دادگاه قطعی است.

رئیس شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار

 مسعودی مقام - شیخی

 

 

 


نویسنده: کارشناس 2 موسسه عدل نوین دسته بندی: آیین دادرسی کیفری تاریخ ثبت: 05:11 1403/8/30 423 نفر بازدید